بهرهگیری از نشانگرهای فراگفتمان یکی از شیوههای متقاعدسازی در تعاملات زبانی دانشگاهی است. این نشانگرها ابزاری برای تسهیل ارتباط، افزایش خوانایی متن، ایجاد ارتباط با خوانندگان و درگیرکردن آنها و پیشگیری از رد تفسیرهای نویسنده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی نشانگرهای فراگفتمان در ارتباط دانشگاهی دانشجویان با اساتید بوده است. به این منظور، ۲۰۰ رایانامۀ دانشجویی (تعداد کلمات پیکره: ۱۳۱۰۳) بصورت تصادفی در محدودۀ زمانی سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ از دانشجویان دانشگاه پیام نور جمعآوری شد. سپس، پیکرۀ جمعآوریشده با استفاده از الگوی تحلیلی نشانگرهای فراگفتمان هایلند (2005) و مثلث بلاغی ارسطو (هایلند، 2005) تحلیل شد. به عبارت دیگر، پیکرۀ پژوهش در استفاده از نشانگرهای فراگفتمان تبادلی (شامل گذارها، چارچوبسازها، ارجاعهای درونمتنی، استنادنماها و ابهامزداها) و نشانگرهای فراگفتمان تعاملی (شامل تردیدنماها، یقیننماها، نگرشنماها، ارجاع به خود و مشارکتجویی) بررسی شد. همچنین، دربارۀ ارتباط بسامد نشانگرهای فراگفتمان تبادلی و تعاملی با توجه به مثلث بلاغی ارسطو (شامل راهبردهای اخلاق و اعتبار، ترحم و منطق) بحث شد. نتایج پژوهش نشان داد که استفاده از نشانگرهای فراگفتمان تعاملی بیش از نشانگرهای فراگفتمان تبادلی بوده است. همچنین، نشانگر مشارکتجویی که نوعی تمسک به احساس و ترحم برای متقاعدسازی است، بیشترین بسامد را میان نشانگرهای تعاملی داشت. به علاوه، استفاده ازگذارها که نوعی تمسک به منطق در متقاعدسازی مخاطب است، بیشترین بسامد را در میان نشانگرهای تبادلی داشت. مقایسۀ نتایج این پژوهش با پژوهشهای پیشین نشان داد که استفاده از نشانگرهای فراگفتمان، بسته به بافت و گونۀ استفادهشده تغییر مییابد.