نگاشت انواع استعاره‌های هستی‌شناختی در داستان سه تار اثر جلال آل‌احمد از منظر شناختی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش‌آموختۀ دکتری زبان‌شناسی، مدرس دانشگاه گنجنامه، همدان، ایران

2 دانش آموختۀ دکتری زبان شناسی، مدرس دانشگاه زنجان، زنجان، ایران

چکیده

استعاره در ادب فارسی، قدمت و جایگاه والایی داشته است. ادبیات ذاتاً پدیده‌ای اجتماعی است و پیوند ادبیات و جامعه پیوندی متقابل، دیرینه وانکارناشدنی است. نویسندگان و شاعران از دیرباز اندیشه‌ها‌ی اجتماعی خود را با عناصر هنری آمیخته‌اند و درقالب شعر و نثر بیان کرده‌اند. هدف این پژوهش، بررسی انواع استعاره‌های هستی‌شناختی در داستان سه تار است. نگارندگان در صددند تا نشان دهند که استعاره‌های هستی‌شناختی در داستان سه تار چگونه به‌کار رفته است و چه مفاهیمی از طریق این استعاره ملموس شده‌اند. ماهیت روش‌شناختی این پژوهشِ کیفی، توصیفی-تحلیلی بوده و داده‌ها از داستان سه‌تار اثر جلال آل احمد گردآوری شده‌اند. یافته‌ها حاکی از آن است که راوی به منظور انتقال مفاهیم موردنظر از استعاره به‌خوبی بهره گرفته است. همچنین، نتایج نشان داد که کاربرد استعاره‌های هستی‌شناختی در این داستان از فراوانی بالایی برخوردار بوده، به گونه‌ای که تعداد 15 مورد از استعاره‌ها شامل 3 استعارۀ هستومند و ماده، 9 مورد استعارۀ مکان و ظرف و 3 مورد استعارۀ شخصیت‌بخشی بوده‌اند.

کلیدواژه‌ها

موضوعات


دوره 1، شماره 2 - شماره پیاپی 2
بهار و تابستان 1402 به یاد دکتر کورش صفوی (1335-1402)
شهریور 1402
صفحه 171-182
  • تاریخ دریافت: 11 شهریور 1402
  • تاریخ بازنگری: 18 شهریور 1402
  • تاریخ پذیرش: 17 شهریور 1402